نه اولش پیداست و نه آخرش ... با این همه باید تا آخرش بروم ... بگذار بنشینم و نفس تازه کنم ... نترس ! تصمیم من عوض نمی شود ... به سنگی بدل نمی شوم که کنار راه افتاده باشم ... نترس ! این بار هم که تاول پاهایم خشک شود ... دوباره عاشقت می شم ... دوباره راه می افتم ... دوباره گم می شوم ... هر طور شده این راه را تا آخر می روم !, ...ادامه مطلب
تو یک حس کشنده ی لذت بخشی و داغ مثل لیسیدن عسل از لبه ی شکسته ی لیوان با کامی تلخ از جویدن هزار بسته ته سیگار! بیا آخرین پک را به من بزن من هم دود میشوم همین روزها... , ...ادامه مطلب